چه بسیار به ما آموختند مدیریت سازمان، بنگاه، کسبوکار و بازار کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند مدیریت عمر چگونه است؟ چه بسیار به ما آموختند «تامین، تولید، توزیع و فروش» را چگونه اداره کنیم اما، کمتر به ما یاد دادند « عمرمان» را چگونه اداره کنیم. چه بسیار به ما آموختند تکنیکها و مهارتهای لازم برای مدیریت بازرگانی، صنعتی و دولتی کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند تکنیکها و مهارتهای مورد نیاز مدیریت عمر کدامند؟ چه بسیار به ما آموختند بایدها و نبایدهای مدیریت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری و استراتژیک کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند بایدها و نبایدهای مدیریت عمرمان کدامند؟ چه بسیار به ما آموختند الزامات و اقدامات مدیریت «ارتباط با دیگران» از جمله اعضای خانواده، همکاران، دوستان، رقبا و ذینفعان کدامند اما، کمتر به ما یاد دادند پیشنیازها و گامهای «ارتباط با خودمان» چیستند؟ چه بسیار به ما آموختند به هزینه-فایده بسیاری از پدیدهها حساس شویم و آنها را به درستی تحلیل کنیم اما کمتر به ما یاد دادند هزینه-فایده عمر را از مهمترین تحلیلها بدانیم و به آن بپردازیم. چه بسیار به ما آموختند «کارایی، بازدهی و بهرهوری» در شرکتها و نهادهای گوناگون را چگونه بهبود بخشیم اما، کمتر به ما یاد دادند چگونه بهرهوری عمرمان را افزایش دهیم. چه بسیار به ما آموختند ویژگیهای چرخه عمر یک محصول و سازمان کدامند و وظایف ما در هر یک از مراحل چرخه عمر آنها چیست اما، کمتر به ما یاد دادند چرخه «عمر ما» چگونه است و وظایف و مسئولیتهای ما در هر دوره و مرحله این چرخه کدامند؟ و سرانجام اینکه انواع مدیریتها را برای انواع پدیدهها به ما آموختند و ما را با هزاران کتاب و مقاله و تحقیقات و مطالعات مدیریتی آشنا و آگاه کردند اما کمتر به ما یاد دادند «مدیریت عمر» چیست و کمتر کتاب و تحقیقی در این زمینه به ما معرفی کردند. «مدیریت عمر» اساسیترین، گمنامترین و حساسترین نوع مدیریت است که چنانچه به درستی شناخته شود و اصول و امور آن بهخوبی رعایت شود، سایر مدیریتهای زندگی بسیار سادهتر، راحتتر و بهتر انجام خواهند شد. زیرا عمر منبعی است ویژه با ویژگیهای محدودکننده که مدیریت ویژهای را میطلبد. گستردگی موضوع بهگونهای است که شرح همه موارد مربوط به مدیریت عمر در مقالهای نگنجد. در این مقاله با توجه به اهمیت مطالب، ابتدا مفاهیم و واژگان کلیدی مدیریت عمر تعریف، سپس ویژگیهای هفتگانه عمر برشمرده شده و در نهایت، انواع مدیریتهای مرتبط با مدیریت عمر تشریح میشود. عمر چیست؟ عمر، مدت زمان حیات هر کس از تولد تا مرگ است که معرف «زنده بودن» اوست. چرخه عمر انسان چیست؟ چرخه عمر انسان عبارت است از دورههای گوناگون حیات هر کس که شامل نوزادی، کودکی، خردسالی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی وکهنسالی است. مدیریت عمر چیست؟ مدیریت عمر چگونگی گذراندن عمر در هر یک از مراحل چرخه عمر است که معرف «زندگی» است. مدیریت عمر، چگونگی استفاده از منبع ارزشمند عمر برای دستیابی به اهداف گوناگون است. ویژگیهای هفتگانه «عمر» عمر منبعی است ارزشمند با ویژگیهای هفتگانهای که آگاهی و شناخت هر یک از آنها نقش مهمی در مدیریت عمر دارند و عبارتند از: ۱.محدودبودن. عمر منبعی است محدود که میانگین آن هفتاد تا 75 سال است و بهندرت حدود صد سال یا بیش از آن میشود.با توجه به محدودبودن عمر و محدودتربودن زمان برای انجام انواع امور و فعالیتها در طول عمر، حساسشدن به این منبع محدود و چگونگی استفاده از آن بسیار مهم است. استفاده درست و بهینه، بهجا، بهموقع و بهاندازه از عمر برای دستیابی به اهداف گوناگون نیازمند مدیریت هوشمندانهاست. ساده ترین روش بهره وری از زمان , فهرست کردن کارهایی است که در روز باید انجام دهیم . با این روش علاوه بر جلوگیری از فراموش کردن کارها , می توان با مراجعه به لیست اولویت بندی, کارهای مهم و فوری را از بقیه کارها جدا کرد. بسیاری از مردم , در حال حاضر اهمیت تعیین لیست کارهای روزانه رادریافته اند ولی در خصوص اولویت بندی آن بر حسب اهمیت و فوریت دچار اشکال هستند. داستان مشهوری در مورد فهرست کردن کارها و تاثیر آن بر بهره وری منسوب به آقای چارلز شواب مدیر عامل شرکت فولاد وجود دارد. وی از مشاوران خواست تا روشی برای انجام کارهایش برای استفاده درست از زمان به وی بیاموزد. مشاور به وی گفت من به شما روش آسان و موثری یاد می دهم که بازدهی کار شما را تا 50%افزایش می دهد. آنگاه مشاور یک برگ کاغذ سفید به شواب داد و به وی گفت شش مورد از کارهای مهمی که می بایست فردا انجام دهد در آن بنویسد و آنها را به ترتیب اهمیت شماره گذاری کند و از وی خواست که از روز بعد کارهایش را به ترتیب اولویت از مورد اول شروع کند و پس از آن که تمام شد سراغ دومین مورد برود و همین روش را تا آخرین مورد ادامه دهد. نقل می کنند که آقای شواب پس از به کارگیری این روش , آن را بسیار مفید یافت و دستورداد که کلیه کارمندانش نیز از همین روش استفاده کنند . وی در این باره می گوید : از آن به بعد من و کارکنانم , ابتدا به انجام و اتمام لازمترین کارهای روزانه می پردازیم . روزگار دریایی است که کشتی زندگی ما بر روی آن به طرف ساحل مقصود می رود . این دریای بزرگ همیشه در جزر و مد است ؛اگر امروز آرام باشد , فردا حتما طوفانی خواهد شد . بنابراین , وقتی آرام است باید فرصتها را غنیمت شماریم و از آن به بهترین شکل استفاده کنیم . اصول مديريت زمان • چشم اندازها و رويا های ما، بيانيه ماموريت شخصی • هدف گذاری • تعيين اولويت • رعايت اولويت عمر ما چگونه می گذرد؟ • بيست و پنج سال صرف خوابيدن مي شود. • هشت سال براي درس خواندن سپري مي شود. • شش سال دراستراحت كردن مي گذرد. • هفت سال صرف تعطيلات وتفريح مي شود. • پنج سال با حرف زدن و مذاكره با ديگران مي گذرد. • چهارسال براي صرف غذا وقت مي گذرد. • سه سال به رفت وآمد كردن مي گذرد. • به نظر شما ارزش زمان چقدر است؟ • برای دانستن ارزش یک سال ، از دانش آموزی که در امتحانات آخر سال از درسی نمره نیاورده است بپرسید. • برای دانستن ارزش یک ماه ، از مادری که نوزادی نارس به دنیا آورده است بپرسید. • برای دانستن ارزش یک هفته ، از سردبیر یک هفته نامه بپرسید. • برای دانستن ارزش یک ساعت ، از عشاقی ! که در انتظار دیدن یکدیگر هستند بپرسید. • برای دانستن ارزش یک دقیقه ، از کسی که از قطار جا مانده ا ست بپرسید. • برای دانستن ارزش یک ثانیه ، از کسی که درست در لحظه آخر از خطر یک تصادف جان سالم به در می برد بپرسید. • برای دانستن ارزش یک میلی ثانیه ، از کسی که در مسابقات المپیک به مدال نقره دست یافته است بپرسید. • دزدان زمان كدامند؟ • تلفن زدن • مراجعات شخصی (منظور اربابرجوع نيست بلكه دوستان و همكاران) • جلسات • كارهايی كه میبايست به ديگران محول شوند. • طفرهرفتن و ترديد در تصميمگيری Procrastination and Indecision ) ) • شروع كار آنهم وقتی اطلاعات شما دربارهی آن ناقص است. • بحران زدگی Fire Fighting) ) • ارتباطات مبهم • اطلاعات تكنيكی ناقص • اهداف و اولويتهای مبهم • فقدان برنامهريزی • استرس و خستگی • ناتوانی در گفتن واژهی "نه" • عدم وجود نظم و ترتيب عوامل اتلاف وقت كدامند؟ • تلاش بیش از حد در یک کار • تعلل کردن و پشت گوش انداختن • وقفه ایجاد کردن در میان یک کار • گوش ندادن • ناتوان بودن در گفتن "نه" • ناتوان بودن در نتظیم اولویتها • همه را در یک کار سهیم کردن • زیاد از حد به جزئیات توجه کردن • کم توجهی به مطالب اصلی • بی برنامگی • کم توجهی به کل کار و اهداف آن • انجام دادن یک کار جزء جزء شده • کم توجهی به استراحت و آرامش که سبب ایجاد اشتباه و خستگی مفرط میشود • اطلاعات (فقدان، ناکافی، نا واضح) • مطالب خواندنی بسیار زیاد • جلسات (خیلی زیاد، خیلی طولانی) • تلفن (ناتوانی در برقراری ارتباط موقع نیاز (مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد!)، مزاحمهایی که میان تلفن شما وارد میشوند، زیاد صحیت کردن با تلفن) • کمبود نیروی حمایتی • سیستمهای فایل بندی و طبقه بندی (ضعیف، پیچیده) • نقصهای فنی (ماشین، کامپیوتر، آسانسور) • افراد دیگر (تنبل، غایب، متاخر)
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ مدیریت خوش آمدید Archivesاسفند 1391بهمن 1391 Authorsامیرحسین علیزاده.Links
پایگاه خبری همبستگی البرز
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump
مدیریت تحول |